مراحل چاپ کتاب​

روند چاپ کتاب شاید روی کاغذ ساده به نظر برسد؛ اما دردسرهای مخصوص به خودش را دارد. پیش از چاپ کتاب، مراحلی باید طی شود که اگر به‌درستی انجام نشوند، پایانی مأیوس‌کننده خواهد داشت.

در این بخش سعی کرده‌ایم مراحل چاپ کتاب را از 0 تا 100 برای شما تشریح کنیم. شاید بعضی بخش‌ها برای تعدادی از افراد پیش‌پاافتاده یا بدیهی باشد. اشکالی ندارد، خیلی راحت از قسمت‌های حوصله سر بر عبور کنید و بروید سراغ بخش‌های بدرد بخورتر.

این نکته را در نظر بگیرید که قصد پرحرفی نداریم و فقط می‌خواهیم به‌صورت خلاصه با مراحل مختلف آماده‌سازی و چاپ کتاب آشنا شوید. یک مسئله مهم دیگر که باید به آن اشاره کنم این است که مراحل ذکر شده صرفاً برای نتیجه‌ای بی‌نقص است. اگر فکر می‌کنید بعضی قسمت‌ها به درد شما نمی‌خورد یا برایتان اهمیت ندارد، آن را فاکتور بگیرید.

شاید با خود بگویید «زکی، مرحله اول اینه؟». باید بگویم بله مرحله اول شناسایی هدف شما از چاپ کتاب است؛ چون مراحل بعدی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. آیا هدفتان کسب درآمد است؟ قصد دارید در جامعه مطرح شوید؟ رزومه خود را قوی کنید؟ می‌خواهید اثری از خود به جای بگذارید یا این‌که قصد خدمت به جامعه را دارید؟
قاعدتاً اگر هدف کسب درآمد است، پس باید کتاب شما از کیفیت بالایی برخوردار باشد. بگذارید این سؤال را از شما بپرسم: اگر کتابی را باز کردید و در هر صفحۀ آن یک غلط املایی پیدا کردید، با آن کتاب چه می‌کنید؟ یا اگر جلد کتاب بدترکیب باشد، آیا به سراغش می‌روید؟ اگر کیفیت کاغذ بد باشد چطور؟

از لفظ ترجمه استفاده کردم چون مؤلفان، عموماً سبکی مخصوص به خود دارند. عموماً موضوعی در ذهن دارند که کم‌وبیش شاخ‌وبرگ دارد، پس  نیازی به گشت‌وگذار در میان هزاران کتاب زبان اصلی برای ترجمه ندارند.

پیش از انتخاب کتاب زبان اصلی، ابتدا به این موضوع توجه کنید که نقطه قوت ترجمه شما در چه موضوعی است. به زبانی دیگر چه نوع متونی را بهتر ترجمه می‌کنید؛ فلسفی، داستانی، تاریخی، علمی و …؟ اگر علاقه‌مند به مشاهده ریختن موهای سرتان هستید، سبکی را انتخاب کنید که توانایی ترجمه‌اش را ندارید. کتابی را انتخاب نکنید که در نیمه‌های راه مانند $% در گل بمانید.

با این اوصاف به نکته بعدی می‌رسیم؛ پیش از شروع ترجمه، حتماً کتاب اصلی را یک بار بخوانید. جدا از محک زدن توانایی ترجمه، شاید به مطالبی بر بخورید که قابل چاپ نباشند و باعث شود به کل کتاب را کنار بگذارید.

کتاب اولم را که ترجمه کردم، پیش خود گفتم کار ویراستاری‌اش را هم خودم انجام می‌دهم. %$یت محض بود. مترجم نهایت کاری که پس از ترجمه می‌تواند بکند، بازخوانی و ویرایش اولیه ترجمه است. هرگز چشم‌هایی که متن را ترجمه کرده، نمی‌تواند همان متن را اصولی عیب‌یابی کند.

بعد از اینکه کتاب اولم از چاپخانه بیرون آمد، آن را به دوستی هدیه دادم. بعد از چند روز پیامی به من داد گفت «مضطرب را این‌طوری می‌نویسند، نه این‌طوری… مزطرب». اگر اندکی غرور داشته باشید، پودر خواهید شد.

ویراستار فنی – نمونه‌خوان، کتاب شما را به‌گونه‌ای بررسی می‌کند تا غلط‌های املایی، ایرادهای نشانه‌گذاری، ایرادهای عددگذاری و اعراب‌گذاری، ایرادهای ارجاعی، ایرادهای سرفصلی و … برطرف شوند.

این نوع ویراستار در متن هیچ دخل و تصرفی ندارد. اگر موقع بررسی ایرادات فنی، به مطلبی پرت‌وپلا برخورد، صلاحیت و وظیفه تصحیح آن را ندارد.

خالی از لطف نیست که بگویم، اگر کتابی را دیدید که چندین بار ویراست شده است، یعنی ویراستاران درست حسابی نداشته است.

ویراستار ادبی هم به دنبال ایرادهای متن می‌گردد ولی نوعی دیگر از ایرادها. رفع خطاهای دستوری، ساختاری و جمله‌بندی، تصحیح انحراف از زبان معیار و یک‌دست کردن زبان متن، ابهام‌زدایی از عبارت‌های نارسا، مبهم و متناقض، کوتاه کردن جمله‌های طولانی و … از جمله وظایف این نوع ویراستاران است.

زحمت ویراستار ادبی به مراتب بیشتر از ویراستار فنی است چون بایستی متن را پالایش کند.

کار ویراستار تخصصی از همه سخت‌تر است. جدا از مسلط بودن به زبان فارسی، باید زبان متن اصلی را به‌خوبی بشناسد. به عبارتی دیگر ویراستاری است که مترجم هم هست. این ویراستار جملات و عبارات متن ترجمه را با متن اصلی مقایسه می‌کند و ترجمه ناصحیح را مجدد ترجمه می‌کند.

این نوع ویراستار باتوجه‌به تئوری‌های ترجمه، متن را به‌گونه‌ای اصطلاح می‌کند که خواننده ایرانی با متن ارتباط برقرار کند.

متنی را ویراستاری می‌کردم که مترجم یک صفحه از کتاب را کاملاً اشتباه فهم کرده بود. تا پایان کتاب تمام مواردی که به آن صفحه رفرنس شده بودند، چیزی جز پرت‌وپلا نبودند.

هرچه متن حساس باشد، اهمیت این‌گونه ویراستاری افزون خواهد شد.

در این مرحله متن را به صفحه‌آرا می‌سپارید تا کتاب را به‌عنوان چاپ صاف‌وصوف کند. اکثر مترجمان و مؤلفان متن کتاب را در آفیس ورد تایپ می‌کنند که برای پیش‌نویس موردی ندارد ولی اگر توقع نتیجه‌ای با کیفیت دارید، متن بایستی در برنامه این‌دیزاین دوباره صفحه‌بندی شود.

صفحه‌آرایی کاری نسبتاً طاقت‌فرسا است چون فرد بایستی پاراگراف‌ها، تیترها، استایل‌ها، تصاویر و … را نسبت به قطع کتاب چینش کند تا کتاب از نظر بصری چشم‌نواز باشد.

تا چند سال پیش مؤلفان و مترجمان می‌توانستند به‌صورت شخصی برای کتابشان مجوز بگیرند. اکنون این قانون تغییر کرده و فرایند اخذ مجوز تنها از طریق ناشران پروانه‌دار شدنی است.

ابتدایی‌ترین نکته، پیش از ارسال کتاب برای ناشر، بستن قرارداد است. اگر ناشر به منظور بررسی کیفیت کار، از شما درخواست متن کرد، بخشی از کتاب را برای او ارسال نمایید، نه همۀ آن را. البته قراردادهای هر ناشر ممکن است با دیگری متفاوت باشد که با گفت‌وگو با هرکدام به نکات بیشتری پی خواهید برد.

پس از بستن قرارداد و فرستادن کتاب خود به ناشر، وی مراحل اخذ شابک، فیپا و مجوز چاپ را شروع خواهد کرد. زمان موردنیاز برای انجام این مراحل، بسته به سبک و حجم کتاب متفاوت است. مراحل اخذ مجوز معمولاً از دو هفته الی دو ماه می‌تواند به طول بینجامد. در نظر داشته باشید این برای مواقعی است که وزارت ارشاد ایرادی از کتاب شما نگیرد چون برطرف کردن ایرادات ممکن است زمان‌بر باشد.

پس از اخذ مجوز کتاب و پیش از چاپ کتاب، سامانه درخواست ثبت جلد می‌کند. در این مرحله نیازمند این هستید که یک جلد مناسب برای کتاب خود ارائه کنید. (اگر از پیش طرح جلد را آماده کرده‌اید، آن را هم‌زمان با فایل متن برای ناشر ارسال کنید)

توجه داشته باشید که طرح جلد یکی از مهم‌ترین پارامترهای موفقیت کتاب است. حتماً کتاب‌هایی را دیده یا خریده‌اید که جلدی بی‌نظیر داشتند ولی محتوا چنان تعریفی نداشته است. این جلد است که ابتدا افراد را به‌سوی خود جلب می‌کند. اگر جلدی به‌دردنخور انتخاب کنید، حتی آن کشش اولیه ایجاد نخواهد شد.

از طرفی در نظر گرفتن جنس کاغذ کتاب، قطع کتاب و محاسبه عطف مواردی است که همگی در طراحی جلد تأثیرگذار خواهند بود. اگر تابه‌حال با فوتوشاپ و ایلاستریتور کار نکرده‌اید، باید بگویم که طراحی جلد کتاب کار شما نیست.

پس از نهایی شدن مجوز کتاب، نوبت به چاپ کتاب می‌رسد. اکثر ناشران کار چاپ کتاب را هم انجام می‌دهند ولی اگر مایل هستید می‌توانید کتاب را در چاپخانه موردنظر خود چاپ نمایید. توجه داشته باشید که اگر اشکالی در فایل متن یا جلد و … وجود داشته باشد، همه‌اش دست خودتان را می‌بوسد و ناشر هیچ تقصیری ندارد.

این مرحله‌ای است که اگر هر کدام از مراحل فنی قبلی به‌درستی یا اصلاً انجام نشده باشند، دیگر راه برگشتی نیست. البته باریک راهی هست ولی دردسر زیادی دارد. چون پس از اخذ مجوز، هیچ دخل و تصرفی در متن نمی‌توانید داشته باشید، اگر غلط املایی به چشم بخورد، قسمتی نامفهوم باشد یا جلد زشت شده باشد، کاری از دست شما برنمی‌آید.

البته می‌توانید یک نسخه از کتاب (با هزینه‌ای بالا) چاپ کرده و فقط ایرادات جلد را بررسی و در صورت نیاز رفع کنید. اگر طرح جلد جدیدی مدنظر داشتید، باید مجوز آن را مجدد اخذ نمایید (فقط مجوز جلد)

به پایان خط رسیدیم. تمام زحمت‌هایی که تابه‌حال کشیدید یک طرف، فروش کتاب طرف دیگر. حالا وقت این است که در شبکه‌های اجتماعی و اینترنت خوش بدرخشید. اگر حقوق مادی کتاب متعلق به شماست، فروش، تبلیغ و توزیع آن هم بر دوش شماست. اگر تنها حقوق معنوی کتاب را اخذ کرده‌اید، کار فروش و تبلیغ بر عهده ناشر خواهد بود.

نحوه فروش و درصد طرفین و موارد این‌چنین همگی در قرارداد ذکر خواهد شد. مراقب باشید سرتان کلاه نرود!

این بود خلاصه‌ای از روند چاپ کتاب، البته به طور خلاصه. هرکدام از بخش‌ها دنیایی برای خود دارد که وقتی وارد کار شوید بیشتر با آنها آشنا خواهید شد. امیدوارم مفید بوده باشد. پیس✌️!